معنی روستای کوچک و دور افتاده
حل جدول
کوره ده، ده کوره
روستای دور افتاده
کورهده
روستای کوچک
حاره
دور افتاده
مکان پرت
پرت
روستای کوچک و دورافتاده
کوره ده
کورهده
دور افتاده و پرت
دوردست
مکان دور افتاده
پرت
دهکده دور افتاده
دهکوره
واژه پیشنهادی
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) شخصی یا شی ء که نسبت به فرد یا جامعه دور باشد: }} آن محل دور افتاده را از جهت آن انتخاب کرده بود که کسی به اسرارش پی نبرد . {{
فارسی به آلمانی
Fern
معادل ابجد
1433